قدم به قدم تا دویدن
پسر مهربونم بعد از تلاشهای خیلی زیادی که برای سینه خیز رفتن انجام دادی (که همه منجر به عقب رفتن و در نهایت عصبانی شدنت می شد) بالاخره روز سه شنبه 2 اسفند 1390(7 ماه و یک هفته) برای رسیدن به ماشین زرد کوچولویی که خاله فرنوش برات خریده بود، سینه خیز به جلو رفتی ... و به این ترتیب دست از دنده عقب رفتن برداشتی... خوشکل مامانی تلاش های دیدنی زیادی برای حرکت روی دست و پاها داشتی که در نهایت روز 23 اسفند(7 ماه و 28 روز) موفق شدی چهار دست و پا بری... خیلی زود تلاش برای ایستادن روی زانو هم شروع شد و به دلیل اینکه باید به شدت ازت مراقبت می کردم نتونستم از اون روزها عکس بگیرم ولی خب... استثنا هم هست... مثلاً توی تعطیلات عید یک ...